سرگرد پل شرمن از پلیس اینترپل، همراه دو دستیار جوانش برای ردیابی یک باند مواد مخدر به آمستردام میآیند. کتاب با تعلیقی بیمانند در آمستردامی که با قلم مکلین حتی تاریکتر از نقاشیهای رامبراند تصویر شده، شروع میشود. تصویری گروتسک از شهری که انگار همه افرادش برای این باند مواد مخدر کار میکنند. جاسوسانی که در اطراف هتل او را زیر نظر دارند، افراد دهکده و حتی رانندههای تاکسی که با باند همکاری میکنند. انباری پر از عروسکهای سنتی و از طرفی همیشه حادثهای در کمین است.
آلیستر مکلین فرصت نفس کشیدن به خواننده نمیدهد. وقوع حوادث پیدرپی خواننده را به نوعی خلسه میبرد. او این کار را با مهارتی شگرف انجام میدهد.
گواه موفقیت او بیست و نه کتابی است که در فهرست پرفروشهای زمان خود بودند.
آلیستر مکلین خالق آثار مشهوری است که فیلمهای موفقی از روی آنها ساخته شده. قلعه عقابها، توپهای ناوارن، ایستگاه زبرا و .....