آنها هیچوقت جسد اولین پسری که قلبم را شکست پیدا نکردند و هیچوقت هم پیدا نخواهند کرد.
الساندرا که از نادیدهگرفتن خسته شده، نقشهای برای رسیدن به قدرت دارد:
1.پادشاه سایهها را فریفتهی خود کند.
2.با او ازدواج کند.
3.او را بکشد و پادشاهی را به دست بگیرد.
هیچکس بهدرستی از قدرت پادشاه سایهها آگاه نیست. بعضیها میگویند او میتواند سایههایی را که اطرافش میچرخند کنترل کند تا فرمانش را اجرا کنند. دیگران معتقدند که پادشاه با سایهها صحبت میکند و سایهها افکار دشمنانش را به او میرسانند. بههرحال، الساندرا لیاقت خود را میداند و حاضر است برای رسیدن به آن دست به هرکاری بزند.
اما الساندرا تنها کسی نیست که قصد دارد پادشاه را بکشد. وقتی سوءقصدهایی علیه جان شاه صورت میگیرد، الساندرا مجبور میشود که او را زنده نگه دارد؛ حداقل تا وقتی که شاه او را ملکهی خود کند. و درعینحال تلاش میکند دلباختهی شاه نشود. بههرحال، چه کسی لایقتر از یک ملکهی زیرک و شرور برای پادشاه سایههاست؟