بگذارید خوشبخت باشد؛ رهایش کنید. کالیستو الوئی، آن مردِ قدیسِ آن کوهستانها، آن فرشتۀ آن قطعۀ بهشتیِ پرتغالِ کهن، سقوط کرد. فرشته سقوط کرد و تنها انسان بر جای ماند؛ انسانی همچون دیگران، فقط با چند برتریِ بر عمومِ مردمان.
کمتر کسی در مواجهه با پروندهای جنایی، جستاری اینچنین آفریده که هم گزارشی از تمامی ماجراها داده و هم فرم تئاتر، گزارش، ناداستان و جستار را درهم میآمیزد و تجربهای رقم میزند که به سادگی نمیتوان آن را بر زمین گذاشت.
واقعیتی دردناک از تاریخ برده داری در برزیل را به تصویر میکشد و نشان می دهد که چگونه این سرزمین همچنان تحت تاثیر معضلات برده داری است. هرچند به شکل مدرن تر و امروزی تر.
در ۲۱ ژوئن بلندترین روز سال، زندگی کامیلا مادری تازه قرار است برای همیشه تغییر کند. پس از ماهها مرخصی زایمان قرار است برای اولین بار نوزاد دخترش را به مهد کودک بسپارد و به شغلش به عنوان نماینده ادبی بازگردد....