اگر فروشگاهی وجود داشت که رویا میفروخت شما چه رویایی میخریدید؟در شهری اسرارآمیز که در ناخودآگاه جمعی ما پنهان شده، فروشگاهی بزرگ و چند طبقه وجود دارد که در آن رویا میفروشند. موجودات مختلف - آدمها و حیوانها ـ هر وقت دلشان بخواهد وارد فروشگاه میشوند تا جدیدترین ماجراجویی مورد نظرشان را خریداری کنند. هر طبقه از این فروشگاه به نوع خاصی از رؤیا اختصاص دارد: خاطرات کودکی، انواع و اقسام غذاها، شهرت و ستاره شدن، رویای دیدن عزیزانی که مردهاند و البته رویای پرطرفدار پرواز که تقریباً همیشهی خدا تمام شده است!برای پنی کارمند جدید و پرانرژی این فروشگاه کار در «دالرگات» فرصتی طلایی و منحصر به فرد است. او در حالی که با عملکرد این دنیای خیالانگیز آشنا میشود، با گروهی از شخصیتهای فراموش نشدنی ارتباط برقرار میکند؛ از جمله دالرگات صاحب پرشور و خردمند فروشگاه... بیبی نپ راکابای، طراح مشهور رؤیاها. مکسیم، سازندهی کابوس... و بسیاری از مشتریانی که به دنبال رویاهایی برای التیام رشد و شکوفاییاند.این داستان شگفتانگیز و مسحورکننده حس جادویی ماندگاری را در ذهن خوانندگان به جا خواهد گذاشت؛ جادویی خواندنی برای هر آن که از واقعیت زندگی روزانه خسته شده است.