سحرگاه شبی بسیار سرد در اواخر زمستان سال ۱۸۹۷ که سرمای هوا آدم را منجمد می کرد کسی چنان شانه ام را تکان داد که از خواب بیدار شدم. هولمز بود

تازه امشب آن شبی بود که کسب و کار اصلی مجمع سری شروع می شد

درست همزمان با آزاد شدن محکومی قدیمی که هری را تهدید کرده بود، یکی از...

(داستان‌های انگلیسی، قرن 20 م)

سینا که با دل‌ بستن به رویای تحقق «عدالت» رشته‌ حقوق را انتخاب کرده و...

مت مهندس نرم‌ افزار است. او نمی‌‌‌‌داند که روس‌‌‌‌ها چقدر پیچیده و مرموز عمل می‌‌‌‌کنند و چقدر می‌‌‌‌توانند بی‌‌‌‌ رحم باشند