شاید تا کنون هیچ کتابی به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملت های گوناگون نبوده است...

زنده ماندن از اولین زمستان آنها پس از آخرالزمان هیولاها شاهکار آسانی نبود، با این حال جک و دوستانش وقت خود را برای مقابله با برخی از بدترین و شیطانی ترین هیولاهای اطراف تلف نمی کنند.

بیلیارد در ساعت نه و نیم وقایع‌نگاری هشت ساعت از روز ششم سپتامبر ۱۹۵۸ است که یازده راوی، گاه با شرح ماجراهایی در گذشته، به روایت آن می‌پردازند...

یک داستان هیجان‌انگیز و رازآلود برای نوجوانان. تجربه‌ای جذاب از دنیای اشباح و سرنوشت.

میان در ورودی و عبور آدم‌هایی که هر یک دردی داشتند، به عقب برگشت تا به عسل تیره‌ چشمان او که عجیب بازخواستش می‌کرد، زل بزند.

داستان کتاب در زمانی اتفاق می‌افتد که نه اتومبیلی وجود دارد و نه تلویزیونی.