یودیت هِرمان در آلیس، شخصیتی اصلی دارد به نام آلیس که درگیر مرگ و غم از دست دادن و عشق است، گرچه داستانها/بخشهای کتاب به نام شخصیتهای دیگری نوشته شدهاند. آلیس انگار چشمانی است که پنج فقدان را از جایی که او ایستاده، تماشا میکنیم.
وقتی سپاه پارس به الموت، شهر شاهدخت تهمینه، حمله میکند و خنجر شگفتانگیز را به چنگ میآورد، تهمینه به ناچار همراه با شاهزاده داستان قدم در راهی میگذارد که او را تا وادی افسون شده با افعیهای مرگبار پیش میبرد.