رمان خانهٔ هلندی زندگی پرتلاطم خانوادهای را روایت میکند که سراسر حادثه است و سرشار از ناکامی و کامیابی، تلخی و شیرینی و البته تحولاتی که بارها شخصیتها را به عرصهٔ ماجراجویی رهسپار میکند. آن پچت با این رمان پنجاه سال زندگی چندین شخصیت را در ارتباط با عمارتی زیبا و خیرهکننده به نام خانهٔ هلندی قرار میدهد و مخاطب را در طول این رمان، در آن عمارت سکنا میدهد
پدرمان آنجا رو به روی شومینه کنار یک زن نشسته بود. تا جایی که می توانستم بفهمم، داشتند در مورد تابلو پرتره از خانم و آقای «ونهوبیک» حرف می زدند. بلند شدم و به اتاق خواهرم برگشتم تا گزارش بدهم. به «میو» گفتم: «یک خانومه.» «سندی» حتما این را از قبل می دانست.