نویسنده در این کتاب «همساز کردن ناهمسازها» را ایدۀ بنیادین حافظ تلقی میکند و با ارجاعات مفید و مختصر میکوشد که ابعاد پنهان «نظریۀ عشق و رندی» را در نظام اندیشۀ حافظ آشکار سازد و همچنین نشان میدهد که کدام سویههای اندیشۀ حافظ با نظریات فلسفی عصر مدرن تلاقی میکند و کدام سویهها با آن متفاوت است. نویسنده پردۀ نقشنقش شعر حافظ را کنار میزند تا از ورای آن انسان و جهان مطلوب حافظ را بازشناسد. در این میانه معنا و جایگاه یکایک گزارههای شعر حافظ در نظام اندیشۀ او به زبانی روشن تشریح میشود