ابی و گرجن از کلاس پنجم دوست های جان جانی همدیگر بوده اند. یعنی همان وقتی که با هم پیمان دوستی بستند بر سر علاقه ی مشترک به فیلم ای تی اسکیت بازی و عکس برگردان اما وقتی به دبیرستان می رسید اوضاع تغییر میکند گرین شروع می کندبه نشان دادن رفتارهایی متفاوت همان طور که اتفاقات عجیب و رفتارهای غیرعادی دانما بیشتر می شوند ابی به این نتیجه می رسد که فقط یک توضیح ممکن وجود دارد کردن محبوب ترین فرد در دنیای او گرفتار موجودی شیطانی شده که در جانش زندگی میکند.
ایی قصد ندارد اجازه دهد هیچ کس با هیچ چیز بین او و دوست جان جانی اش قرار گیرد. آبی در این مسیر با آدم هایی نامعمول همراه می شود و یا در سفری می گذارد برای نجات گرچن اما آیا دوستی شان به اندازه ی کافی قدرت دارد تا بتواند شیطان را شکست دهد