هوت دلش ماجراجویی میخواهد، اما اُلیو شجاعت لازم را برای کسب تجربههای جدید ندارد. اینبار نوبت هوت است که بهجای دو نفر شجاع باشد، دست اُلیو را بگیرد و به او یاد بدهد تا وقتی کنار اوست نباید از چیزی بترسد. جریان داستان هم مثل شخصیت هوت، خیالی است... داستان سفری که با بالنسواری شروع میشود و با قایقسواری در رودخانهی خروشان ادامه مییابد و با بازگشت به فضای امن خانه تمام میشود.