جامعهشناسى هنر دانشى ميانرشتهاى است كه با تاريخ فرهنگى، زيبايىشناسى، تاريخ هنر، انسانشناسى، روانشناسى اجتماعى، جامعهشناسى انتقادى، جامعهشناسى پيمايشى و ... مرزهاى مشتركى دارد. اين كتاب نخستين درسنامه جامعهشناسى هنر به زبان فارسى است كه درونمايه آن را نه "هنر و جامعه"، نه "هنر در جامعه"، بلكه "هنر به مثابهى جامعه" تشكيل مىدهد. كتاب پس از مرور رويكردهاى متفاوت به موضوع هنر، از جمله رويكرد زيبايىشناختى، تاريخى و انتقادى، و بيان دستاوردهاى هريك از آنها و مدلهاى تحليل گذشته، رويكردهاى امروزى را معرفى مىكند. كتاب از دو بخش (هر بخش از چهار فصل) و يك نتيجهگيرى تشكيل شده است. در بخش اول از تاريخ جامعهشناسى هنر سخن گفته شده و در آن سه نسل متمايز شدهاند: نسل زيبايىشناسى جامعهشناختى، نسل تاريخ اجتماعى هنر، و نسل جامعهشناسى پيمايشى. در بخش دوم كه به جامعهشناسى پيمايشى اختصاص دارد، دستاوردهاى عمدهى آن بر حسب درونمايههاى اصلىاش ــ دريافت، ميانجىگرى، توليد، و آثار ــ مطرح مىشود.