داستان تیام روایت دختری به نام دریاست که برای فرار از ازدواجی اجباری به مادربزرگش پناه میبرد، مادربزرگی که خود سینهای پر راز دارد و از تجارب و پستیوبلندیهای روزگار برای نوهاش درسهای زیادی به جا خواهد گذاشت و با درایت و صبر و اقتدار حامی او خواهد بود.