امیل بریه تحصیلات خود را در مدارس لویی لوگـران و ژانسون دوسایی و سپس در دانشکده ادبیات پاریس، در رشتهٔ فلسفه به پایان برد و در سال ۱۹۰۸ دورهٔ دکتری ادبیات خود را با پایاننامهای دربارهٔ فیلون اسکندرانی، گذراند و در سال ۱۹۱۲ استاد دانشگاه بوردو و در سال ۱۹۱۹ استادیار دانشگاه سوربن شد و اندک زمانی بعد در همان دانشگاه به عنوان استادی دست یافت و از آن پس، تا سال ۱۹۴۰ به جز مأموریتی در ۱۹۲۵ در دانشگاه قاهره و مأموریت دیگری در ۱۹۳۶ در دانشگاه ریو دو ژانیرو، پیوسته به تدریس فلسفه اشتغال داشت. در سال ۱۹۴۴ به عضویت فرهنگستان علوم اخلاقی و سیاسی، به جانشینی هانری برگسون انتخاب شد، و در سال ۱۹۵۰ ریاست این فرهنگستان را بر عهده گرفت.بریه به عنوان مورّخ فلسفه مخصوصاً علاقهمند به دو موضوع تحقیقاتی بود:یکی فلسفه یونانی (و در درون آن بیش از همه فلسفهٔ رواقی و نوافلاطونی)، و دیگری فلسفهٔ آلمانی. در مورد فلسفهٔ یونانی علاوه بر پایاننامهٔ او دربارهٔ فیلون، باید از رسالهٔ دوم او با عنوان امور جسمانی در فلسفهٔ رواقی قدیم (۱۹۰۸) و کتاب او درباره خروسیپوس، احیاکننده «رواق» (۱۹۱۰)، و ترجمههای او از تفسیر رمزی قوانین مقدّس (۱۹۰۹) اثر فیلون و تاسوعات فلوطین یاد کرد.