این کتاب، به یکی از مهمترین بازههای زمانی در تاریخ فلسفه نظر دارد و اسامی چند تن از بزرگترین فیلسوفان مغربزمین در آن به چشم میخورد.از سال ۱۸۰۰ تا این زمان، میتوان سه دورۀ بزرگ کاملاً مشخص در تاریخ فلسفه بازشناخت: از ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ شکوفایی فوقالعادهٔ مذاهب فلسفى گسترده و سازندهای که مدعی پرده برداشتن از راز طبیعت و تاریخ و آشنا کردن انسان با قانون سرنوشت فردی و اجتماعی اوست؛ مذاهب فلسفی کاتولیکی که دو مستر و دو بونالد در واکنش به قرن هجدهم بنا مینهند، روانشناسی مِن دوبیران که به نظریات دینی میانجامد، متافیزیکهای بزرگ آلمانی مابعد کانتی، یعنی فلسفههای مابعدالطبیعی فیشته و شلینگ و هگل، که روح مذهبی ویکتور کوزن تقلیدی از آن است، و فلسفههای اجتماعی سن سیمون، اوگوست كُنت، و شارل فوریه، که همه به یکسان جنبهٔ بشارت نبوی یا وحیانی دارند. از ۱۸۵۰ تا حدود ۱۸۹۰، به عکس، نوعی احیای روح انتقادی و تحلیلی، بار دیگر، نگاهها را متوجه تفکر کانت و کندیاک میکند.