نمایشنامه "اتاق ورونیکا" آمیزهای از ترس و هیجان است. لوین با موفقیت فضایی وهم انگیز و هولناک ایجاد کرده است. او چنان روایت پیچیدهای خلق کرده که مخاطب را گیج میکند و یافتن واقعیت را برایش دشوار میکند. پایانبندی غافلگیرانهاش هم بر جذابیت آن افزوده است.
کتاب "چرا شد محو از یادِ تو نامم؟" شامل نُه مقاله از افسانه نجمآبادی، پژوهشگر حوزۀ زنان، است که طی سالها بهطور پراکنده در نشریات فارسی و انگلیسیزبان منتشر شدهاند.
"عصیان" پرترهای از خردهریزهای بهجامانده از جامعهای متلاشیشده را در کمال سادگی به تصویر میکشد، اما با وجود این سادگی تا مدتها بعد از خواندنش به فکر خواننده خطور میکند.
"ما" در روزگار هزارسال بعد از انقلابی رخ میدهد که «دولت یگانه» را به روی قدرت آورد؛ روزگاری که بشر، عاقبت توانسته بر زمین چیره شود و آن را تحت سلطهی خود دربیاورد و هر عنصر زمینی و طبیعی را پس رانده و دور خود را حصار کشیده است تا از بیرون، از طبیعت (که آن را «دیگری» و بیگانه میداند)، گزندی به او نرسد.
کتاب "زیر تیغ ستاره جبار"، روایت یکی از زندگیهای اعجابانگیز یکی از شهروندان پراگ، از آن سالهای پرتلاطم است؛ داستان اشغالها، اردوگاههای نازی، سالهای پس از جنگ و دیوار برلین، بهار پراگ و رژهی تانکها و سربازان شوروی و شکست جنبش بهار پراگ؛ روایت تلاش انسانی زیر تیغ برای آن که فقط بتواند زنده بماند.