"در انتظار گودو" نمایشنامه بسیار سادهای است: کنش آن در مکان ماوقعی اتفاق میافتد که تقریبا به هیچجا شبیه نیست. توضیح صحنهی محل کنش بسیار ساده است: جادهی بیرون شهر، یک درخت، غروب.
"اتاقی برای مهمان" داستان عشق و محبتی است عاقلانه توأم با تلنگرهایی تلخ، و همچنین داستان روابط دوستانه و بهت و حیرت در رویارویی با تهور و چارهاندیشی انسانها در مواجهه با مرگ که با ظرافت تمام و نثری بسیار صریح و شفاف نگاشته شده. خواندن این رمان را از دست ندهید. این رمان واقعیتر از آثار غیرداستانی است.
افسانه نجمآبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش، درمییابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بیخبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
نمایشنامه "اتاق ورونیکا" آمیزهای از ترس و هیجان است. لوین با موفقیت فضایی وهم انگیز و هولناک ایجاد کرده است. او چنان روایت پیچیدهای خلق کرده که مخاطب را گیج میکند و یافتن واقعیت را برایش دشوار میکند. پایانبندی غافلگیرانهاش هم بر جذابیت آن افزوده است.
کتاب "چرا شد محو از یادِ تو نامم؟" شامل نُه مقاله از افسانه نجمآبادی، پژوهشگر حوزۀ زنان، است که طی سالها بهطور پراکنده در نشریات فارسی و انگلیسیزبان منتشر شدهاند.