مهاجرت نخبگان برای ادامه تحصیل از جمله مسائل گریبانگیر کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه از جمله ایران است. این افراد معمولاً بعد از اتمام تحصیل تمایلی به بازگشت به کشور خود ندارند مگر تعداد اندکی که آنها هم وقتی پایشان به ایران میرسد بعد از مدتی کلنجار رفتن با مشکلات، حریف تنگ نظریها نمیشوند و دوباره مهاجرت میکنند. شخصیت اصلی نمایشنامهی بازگشت جلال، نخبهای است که برای تحصیل به اروپا رفته و بعد از بیست سال دوباره به زادگاهش برگشته تا بقیهی عمرش را به وطن و مردم خود خدمت کند، اما در همان ابتدای بازگشت با سوء تفاهم برادر خود روب رو میشود و با وجود عزم راسخی که برای کار کردن در زادگاهش و آبادانی آن دارد، دوباره بار سفر میبندد تا برود ولی این بار خواهرش مداخله میکند و متقاعدش میسازد تا عرصه را واگذار نکند و برای از بین بردن سوء تفاهم ایجاد شده بیشتر تلاش کند.