دوگانه ایران و توران تصویر موقعیت تاریخی ایرانیان در قبال مساله شرق سرحدات ایران در ادوار مختلف تاریخی است. حضور، ورود و یا هجوم مهاجمان و مهاجرانی که در سرحدات شرقی ایران زمین میزیستند، قصه پرغصه و آشنای مردمان ایرانی به وییه ساکنان سرحدات شرقی بود. بود. کمتر ایرانی میتوان یافت، یک بارهم شده، در پرتو شنیدن داستان نبردهای دیرپای رستم ایرانی و افراسیاب تورانی، چیزی از دوگانه ایران و توران نشنیده باشد. در جامعه نخبگانی نیز در ادوار مختلف تاریخی ادیبان و مورخان چه از باب نقل روایت، چه به صورت ارسال المثل، از دوگانه ایرانی تورانی هنگام نقل سخن درباره سرحدات شرقی ایران زمین به کرّات یاد کردهاند. کتاب حاضر حاصل پژوهشی است چندین ساله که نتیجهاش بازشناسی تاریخی و زمینه های بروز ونمود مفهوم و مصادیق دوگانه ایران و توران در عهد باستان و بازآرایی آن در دوره زمانی شاه اسماعیل یکم تا شاه عباس یکم است.
توران، نام یک منطقه در آسیای میانه به معنی سرزمین تور به زبان پارسی میانه است که از آن سوی آمودریا (جیحون) یعنی ماوراءالنهر به خوارزم متصل بوده است و از مشرق تا دریاچهٔ آرال امتداد دارد. تورانیان اصلی از نژاد سکاها در عصر اوستا هستند.
افراسیاب شاه اسطورهای توران پسر پشنگ در شاهنامه است. همچنین نام شهری باستانی است که در محل سمرقند کنونی وجود داشت. افراسیاب وزیر خردمندی داشت به نام پیران ویسه. افراسیاب سرانجام به دست کیخسرو کشته شد. نخستین یادکرد از افراسیاب در شاهنامه در جریان جنگ پشنگ است که در آن جنگ افراسیاب از سمت پدرش پشنگ به فرماندهی سپاه توران منصوب شده بود و توانست دهستان پایتخت نوذر را اشغال کند، همچنین افراسیاب در آن جنگ برادر خردمند خود اغریرث را میکشد.
یکی از یادکردهای دیگر شاهنامه از افراسیاب زمانی است که کیکاووس به هاماوران رفته و اسیر گشته و رستم هم برای نجات کاووس به هاماوران رهسپار شدهاست و در آن زمان افراسیاب که چشم کاووس و رستم را دور دیده میآید و ایران را تسخیر میکند اما رستم در ره بازگشت افراسیاب را از ایران بیرون میکند. همچنین زمانی که سهراب به ایران لشکرکشی میکند او بارمان وهومان را مأمور میکند تا مانع آشنایی پدر و پسر گردند. او در داستان سیاوش به ایران لشکرکشی میکند و سیاوش به همراه رستم به جنگ سپاه توران میرود. اما در نهایت پس از شکست اول گرسیوز را برای مذاکرات صلح میفرستد و با شرط رستم و سیاوش مبنی بر فرستادن صد گروگان از اقوام خود موافقت میکند. پس از آن رستم برای اینکه کیکاووس صلح را تأیید کند به پایتخت میرود ولی کاووس نه تنها صلح را نمیپذیرد بلکه حتی دستور صادر میکند صد گروگان کشته شوند. رستم حاضر به پذیرش خواسته شاه نمیشود و به همین دلیل کاووس او را از فرماندهی لشکر عزل و توس را به جای پور دستان منصوب میکند. سیاوش که حاضر به بد قولی نیست زنگه شاوران را دستور میدهد که صد نفر را بازگرداند و خود نیز به توران پناه میبرد. افراسیاب ابتدا میانه ای بسیار خوب با سیاوش پیدا میکند ولی بعضی از اطرافیان او همانند گرسیوز برادر وی علیه سیاوش توطئه میکنند و افراسیاب رای به قتل شاهزاده ایران میدهد. این اتفاقات سر آغاز انتقام جویی ایرانیان و جنگهای فراوانی که بین دو کشور بر سر قتل سیاوش اتفاق میافتد است و در آخرین این جنگها یعنی جنگ بزرگ کیخسرو وی توسط کیخسرو که فرزند سیاوش و فرنگیس دختر افراسیاب بود، کشته میشود.
رُسْتَم یا رستم سیستانی یا رستم دستان نامآورترین پهلوان ایرانی در شاهنامه و به تبع آن، مهمترین چهرهٔ اسطورهای ادبیات فارسی است. او فرزند زال و رودابه است و نبیره گرشاسپ و از راه گرشاسپ به جمشید میرسد؛ تبار مادری او به مهراب و ضحاک میرسد. وی اسبی به نام رَخش داشت که در تمام نبردها یار و یاور او بود. رستم و اسبش، رخش، سرانجام با دسیسه شغاد، برادر ناتنی رستم، کشته شدند.
پس از شاهنامه، از رستم در فرامرزنامه (داستان فرامرز پسر رستم)، بانوگشسبنامه (داستان بانوگشسب دختر رستم)، جهانگیرنامه (داستان جهانگیر پسر رستم) و برزونامه (داستان برزو پسر سهراب، فرزندزاده رستم) نیز استفاده شد.