زمانی که لوی استروس در دههی ۱۹۳۰ و پس از تحصیل در رشتهی فلسفه، برای مأموریتی اداری عازم ایالات متحد آمریکا شد و سپس بهدلیل شروع جنگ تا پایان آن در همان کشور باقی ماند، هیچکس (و پیش از همه خود او) تصور نمیکرد که او انقلابی عظیم در علوم اجتماعی و بهویژه در انسانشناسی به پا کند.
«انسان طاغی» پراهمیتترین و در عین حال، نامکشوفترین نوشتهی فلسفی متفکّری است که در «خشم و هیاهو»ی دورانی که فکر «وجدان انسانی» را فکری زاید شناخته و «پیروزی« را به جای آن نشانده، همواره دغدغهی «وجدان انسانی» داشته است.