ریچارد داوکینز زیست شناس فرگشتی اهل انگلستان و استاد بازنشسته آکسفورد در آثار متعددی با شرح و بسط نظریه فرگشت داروینی سعی در تفسیری الحادی از عالم داشته و از پیشرانان الحاد تکاملی میباشد.
از سویی دیگر آلیستر مک گراث الهیدان ایرلندی الاصل و متخصص در رشته زیست شناسی مولکولی به مقابله با الحاد تکاملی برخاسته و با تألیف کتب متعدد، سعی در پاسخگویی به اشکالات داوکینز در زمینه الحاد تکاملی و رابطه میان علم و دین داشته است. نظریه تکامل همچنان مخالفان جدی در غرب داشته و اشکالاتی بدان وارد نموده اند اما مسئله این است که این نظریه به مثابه یک پارادایم تفسیری اندیشه خداباورانه از عالم هستی را چگونه به چالش میکشد؟ آیا مک گراث به عنوان یک دانشمند خداباور توانسته است اشکالات الحادی داوکینز را پاسخ دهد؟ داوکینز در پاسخ این سؤال که آیا همه انگاره ها ویروسهای ذهن هستند تمایز مطلقی میان انگاره های علمی و عقلی که مبتنی بر دلیل هستند و مفاهیم غیر عقلانی مانند اعتقاد به خدا که جعلی و کاذب بوده ترسیم می نماید و صرفاً دسته دوم را ویروس ذهن میداند؛ اما به عقیده مک گراث سؤال اساسی این است که چه کسی تصمیم میگیرد که چه انگاره ای عقلانی و علمی است؟
کلینتون ریچارد داوکینز (Clinton Richard Dawkins؛ زادهٔ ۲۶ مارس ۱۹۴۱) رفتارشناس و زیستشناس فرگشتی اهل بریتانیا است. وی همچنین استاد صاحب کرسی دانشگاه آکسفورد در «درک عمومی علم» از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۸ و نویسندهٔ کتابهای علمی برای عموم میباشد. او عضو انجمن سلطنتی علوم و انجمن سلطنتی ادبیات بریتانیا است و در تفسیر و آموزش مهارت دارد. همچنین داوکینز یکی از خداناباوران مشهور بوده و به دلیل نقد دین و دینگرایی شهرت دارد. داوکینز، ردِ خدا و مذهب را نتیجهٔ طبیعی مطالعهٔ فیزیک و کیهانشناسی و همچنین زیستشناسی فرگشتی و نظریهٔ فرگشت میداند. این نگرش که به «خداناباوری علمی» مشهور است، به لحاظ بنیادین متفاوت از «خداناباوری فلسفی» است.
داوکینز، کتابهای متعددی در زمینهٔ فرگشت (تکامل)، نوشتهاست. نخستین کتاب او، با عنوان ژن خودخواه که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد، او را به مجامع علمی، معرفی کرد. داوکینز در این کتاب، نقش کلیدی ژنها را در فرگشت، تشریح میکند و برای نخستینبار، مفهوم میم را مطرح مینماید. از آن پس او چندین کتاب در شرح و بحث جنبههایی از مفهوم انتخاب طبیعی نگاشته که بیشتر، عناوینی شاعرانه دارند: فنوتیپ گسترشیافته، ساعتساز نابینا، صعود به قلهٔ ناممکن، گسیختن رنگینکمان، داستان نیاکان، پندار خدا، بزرگترین نمایش روی زمین و جادوی واقعیت: چگونه میدانیم چه چیزی واقعاً درست است. در این میان به نظر خود داوکینز بدیعترین اثر علمی او فنوتیپ گسترشیافته است. وی در این کتاب این نظریه را طرح کرد که اثرات فنوتیپی (رخ نمود) محدود به داخل بدن جانداران نیستند؛ بلکه میتوانند به بیرون از بدن جاندار گسترش یابند و حتی در بدن دیگر جانداران تأثیر بگذارند.
داوکینز از منتقدان بزرگ آفرینشگرایی و یک بیخدای مشهور است. او همچنین یک آزاداندیش، اومانیست سکولار، شکگرا، خردگرای علمی و پشتیبان جنبش روشنها (Brights Movement) است. داوکینز در کتاب پندار خدا (۲۰۰۶) عنوان کرد که به احتمال نزدیک به یقین خالقی فراطبیعی وجود ندارد و ایمان دینی یک پندار [توهم] غلط جا افتادهاست. تا نوامبر سال ۲۰۰۷ تنها در زبان انگلیسی یک و نیم میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسید. این کتاب به سی و دو زبان، از جمله فارسی، ترجمه شدهاست. داوکینز در سال ۲۰۱۴ بنیاد خرد و دانش ریچارد داوکینز را با هدف «گسترش سواد علمی» و «مقابله با دخالت دین در آموزش علم در مدارس» بنیان گذاشت.