اروپا که زمانی بر جهان مسلط بود به واسطه دو جنگ جهانی و برانگیخته شدن رقابتهای داخلی و انگیزه های ملی گرایانه به ضعف گرائید و به خصوص جنگ دوم جهانی آن را به فرسودگی کشانید.
میلیون ها انسان کشته و فضاهای متعددی منهدم شدند.
اروپای بعد از جنگ به داشته های ساکنان خود آگاهی یافت؛ اما ساختار کنونی اروپا چگونه از این آگاهی سود جست؟ چگونه پویش همگرانی شکل گرفت و آنگاه توسعه یافت؟ چرا تردیدهای همیستگی اروپای متحد از یک نسل پیش رو به تزاید گذاشت هفتاد سال است که نقشه راه تجدید ساختار اروپا مطرح است. این اندیشه تحرک و پویانی جدیدی را در انداخته و با این همه از حدود ۱۵ سال پیش با مسائل دیگری مواجه شده است؛ آن چنان که برخی نسبت به آینده اروپا با دیده تردید می نگرند. آیا جریان و اگرائی جایگزین همگرانی ساختاری میشود؟ این اثر بنا دارد به پرسشهایی از این دست پاسخ دهد و مسائل مرتبط با شکل گیری اتحادیه اروپا و نقش آن در معضلات جهان امروز را تحلیل نماید.