از ویژگیهای توسعهنیافتگی ایران که ما جدال با ابعاد و وجوه متنوع آن را تعقیب می کنیم عدم عنایت بایسته عمده دست اندرکاران و مدیران اجرائی و تقنینی کشور به مباحث نظری و تهی بودن سیاستگذاریها از ترکیب منوبات و ارزشهای اجتماعی با ملحوظات علمی است. آنان ولو ناخواسته بسیاری از تحلیل ها، آسیب شناسی ها و راهکارها را حتی بعد از آنکه قوام قابلیت و صحتشان در پی وقوع خسارات ناشی از تصمیم گیری های نادرست در اقتصاد سیاسی به اثبات هم رسید مورد توجه قرار نمی دهند به عبارت دیگر عمده کارگزاران در قبال مباحث نظری و راهکارهای علمی متناسب با واقعیات کشور و منطبق با ارزشها و هنجارهای مردم به گونه ای رفتار میکنند که گوئی اصولا آنها را نمی شنوند یا نمی بینند و در نتیجه پژواک متناسب و مناسبی از مطروحه های عمدتا راهگشا در جامعه و امورات اجرائی کشور دیده نمی شود.
بر مبنای این واقعیت است که باید تعهدات فرزندان این آئین و آب و خاک در کاوش و گسترانیدن روشهای متنوع مختوم به توسعه یافتگی دهه های متمادی توام با آگاهی و شناخت و ممارست استمرار یابد تا به تدریج انوار خورشید «توسعه» سیاهی شب دیجور عقب ماندگی را بزداید و شرایط لازم برای بنیاد جامعه ای به لحاظ مادی پیشرفته و به لحاظ معنوی آماده دین ورزی در بستر عدالت را تدارک ببیند.
فریادهای بدون پژواک محصول بخشی از کوششی است که در این راستا صورت گرفته و در فاصله سالهای ۱۳۹۲ ۱۳۹۸ در قالب مصاحبه های بلند در نشریات کشور انتشار یافته است.