نورا فرصتی بهدست میآورد تا زندگیهای مختلف دیگری را تجربه کند که نتیجهی تصمیمات متفاوت در زندگیاش بودند. او وارد مکانی به اسم کتابخانه نیمهشب میشود که جایی بین مرگ و زندگی است .
سایلاس فرصت این را می یابد که تغییری در زندگی خود ایجاد کند. سرنوشت او و اپی، دختر کوچکی که به فرزندخواندگی می پذیرد، با پسر کدخدا، گادفری کاس، در هم می آمیزد چرا که گادفری نیز مانند سایلاس، اسیر گذشته ی خود است.