رمان «به کتاب‌فروشی هیونام دنگ خوش‌ آمدید»، روایتی است از رها کردن، فروریختن و سپس آجر‌به‌آجر بنا‌ کردن یک شخصیت و زندگی جدید.

(نقد و تفسیر از فرانتس کافکا)

آن بچه ها همه شاعر بودند اما مردند و مادرشان دارد دق می کند از غصه زل زده اند به شکل ابلهانه ای و عین خیالشان هم نیست

گمان می کردم / ماه بالاترین نقطۀ آسمان جای دارد

در سه‌گانه‌ی نیویورک پل استر نویسنده‌ی مشهور، با وارونه کردن داستان‌های معمایی نوع تازه‌ای از هنر روایت خلق می‌کند و جست‌و‌جویی پلیسی و کاراگاهی برای یافتن حقیقت را به جست‌و‌جوی ناب‌تر و فلسفی‌تر -کاوش در هویت- بدل می‌سازد.

قصر رازی است سربه‌مهر که کا. برای ورود به آن به هر شیوه‌ای که می‌تواند متوسل می‌شود...