ماجرای یک عشق آتشین و نبردهای محبوبه برای فرار از حلقهی سوزان آن، داستانیست عبرتآموز برای دختران جوانی که سرخوش و بیاحتیاط تصمیم به سقوط آزاد در درهی عشقی ناشناخته میگیرند.
پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت جعبه را به طرف مادر ریحانه سراند. از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است. در دلم به پدر بزرگ آفرین گفتم از خدا میخواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود.قیمت واقعی اش ده دینار بود یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.
سایاکا با نشانه هایی که بعد از مرگ پدرش به دست آورد، تصمیم گرفت به دنبال سؤال هایی برود که از کودکی در زندگی پرابهامش با آن ها رو به رو بود برنده جایزه رمان پلیسی پری پولار
اورول در رمان "دختر کشیش"، از بیکاری، فقر و گرسنگی سخن میگوید و شخصیتی را به تصویر میکشد که ایمانش، به واسطهی واقعیتهای اجتماعی به چالش کشیده میشوند؛ واقعیتهایی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهند داد.
دهانش آنقدر خشک بود که حس میکرد گونههایش از داخل روی دندانهایش کشیده میشوند. از عمق سینه سرفهای محکم کرد و احساس کرد از نظر بدنی فاصله بسیاری با ورزشکاری المپیکی دارد. انگشتانش بوی توتون میدادند.