محصول ذرت کم شده،مادربزرگ و پدربزرگ خسته و بی حوصله اند.مترسک قبلی رفته و دوازده مترسک با صورت های زشت و شرور،جایش را گرفته اند.یک شب،جودی صحنه عجیبی میبیند،مترسک ها میجنبند و روی پایه هایشان پیچ و تاب میخورند. مترسک ها زنده میشوند...
هادی از خیابان های ویران و جنگ زده ی بغداد تحت اشغال ایالات متحده، اعضای بدن انسان ها را جمع می کند و با بخیه زدن آن ها به یکدیگر، یک جسد کامل می سازد.