قزاقان رمانی نوشته لئو تولستوی است که به داستان جوان ثروتمندی از اهالی مسکو به نام النین جریان دارد که به ارتش روسیه می‌پیوندد و در پی یافتن زندگی اصیل‌تر و حقیقی‌تر به مناطق مرزی قفقاز سفر می‌کند.

داستان سرگذشت سرباز جوان پرشوری است كه از زادگاه خود به سرزمین‌ های دوردست می‌‌رود و به دختر سروانی دل می‌‌بازد.

دورانی که بدبختی و تهی دستی و دشمنی جهان را به تباهی محض رسانده بود. یک اندیشمند برای پژوهش و بررسی هایی راهی به مدار زمین شده و ...

"جمیله" حکایت عشق بزرگان و نام آواران جهان نیست، بلکه داستان عشق ساده ترین و محروم ترین آدمیزادگان روی زمین است.

«هیچ‌کس نمی‌تواند شادی خود را بر درد و رنج شخص دیگر بنا نهد.»