با خواندن این کتاب با ابعاد جدیدی از روحیات و زندگی این ستاره هالیوودی آشنا خواهید شد؛ زنی بااستعداد، باهوش و آسیب پذیر که زندگی سختیهای فراوانی را به او تحمیل کرده است.
به محض آن که نویسنده بنیان های فیلم را بنا نهاد وظیفه ی کارگردان است که سبک فیلم را بیافریند تمام جزئیات هنری بر عهده ی اوست. احساسات و حالات روحی اش باید به فیلم زندگی ببخشد و احساسات و حالات روحی همانندی را در تماشاگر برانگیزد.
ارزشمندترین و رضایتبخشترین جنبه انتشار کتاب، واکنشهای حیرتانگیز خوانندهها بوده است: والدین، پدربزرگها و مادربزرگها، مدرسان و آموزگاران، ناپدریها و نامادریها، روانشناسان، انجمنهای کتاب و دیگر واکنشهای شفاهی مردم.
هانس کریستین آندرسن در بستر مرگ است. مورفین مغز او را میان رویا و توهم به نوسان درآورده و یک عمر نادیده گرفتهشدن از سوی هموطنانش، آن هم زمانی که خود بهخوبی بر اهمیت آنچه میکرده آگاه بوده، چون خوره بر جانش افتاده و او را مطرود و منزوی ساخته است. آندرسنی که در سفرهای متعدد و فراوانش با بیپروایی و تیزبینی زیباییهای شهرهای مختلف جهان را در کنار پلیدیهایشان دیده و تا مغز استخوان رنجها و لذتهای زندگی در آن شهرها را چشیده اینک بر درگاه مرگ از آستانهی زمان و واقعیت گذشته است و قصههایی که ساخته با قصهی زندگی خودش در هم پیچیده و یکی شدهاند. استیگ دالاگر اینهمه را دستمایهی رمان پیشِ رویمان ساخته و خوانندگان را به سفری در ذهن، بدن، روح و آثار یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات جهان میبرد.