این کتاب دومین وقایعنامه‌ای است که دکتر واتسن منتشر می‌کند.

میس مارپل یک تعطیلات دو هفته‌ای را در لندن، در هتل برترام می‌گذراند، مکانی که به خاطر سرگرمی‌های اصیل و دقیق دوران ادواردیا، با افزودن امکانات مدرن شناخته شده است. خانم مارپل در حالی که با دوستش لیدی سلینا هزی چای می نوشید، مهمانان دیگر را تماشا می کند: ماجراجوی معروف بس سدویک.

آیا تا حالا آرزو داشته‌ای که فضانورد شوی؟

داستان دربارۀ گوئندا رید و همسر اوست که به خانه‌ای جدید نقل‌مکان می‌کنند. به‌زودی مشخص می‌شود در این خانه اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است...

داستان با بابی جونز، پسر کشیش محلی، آغاز می‌شود که هنگام بازی گلف در ساحل ولز، جسد مردی را در پای صخره‌ای پیدا می‌کند. مرد در حال مرگ است و آخرین کلماتی که بر زبان می‌آورد این جمله مرموز است: چرا از ایوانز نخواستند...

اُتولین دختری کنجکاو است که برای پیداکردن استعداد ویژه‌اش به مدرسه‌ی آلیس ب. اسمیت می‌رود، اما نگران است که هیچ‌گونه استعدادی نداشته باشد...