نورا احساس میکند بیمصرف و بیفایده است.حالش اصلا خوب نیست ؛ اما خبر ندارد که میان مرگ و زندگی کتابخانهای است و در آن کتابخانه بینهایت کتاب هست و هر کتاب یک زندگی است.
اگر تاکنون از خود پرسيده ايد گوی زرين چگونه پديد آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند يا چرا روی ردای بازيکنان تيم آواره ای ويگتاون تصوير ساطور به چشم می خورد بايد این کتاب را بخوانيد.