در این داستان پسری ده ساله، از راه کتابی قدیمی، به سرزمین تخیلات وارد میشود. اما سرزمین تخیلات بهآرامی در حال نابودی است و فرمانروای آن، ملکهٔکوچولو دارد میمیرد. فقط یک انسان واقعی میتواند اوضاع را درست کند. تلاش باستین بالتازار بوکس پر از شگفتیهای اسطورهای است. ماجراجوییهای این داستان تخیلی رویاهای جادویی دوران کودکی را دوباره به تصویر میکشد.
«فقط کسی که گوش میکند قادر به تعبیرکردن است.» بنابراین اصل کلام این مقاله در خوب «گوشکردن» است و یادآوری هنر گوشنکردن به مفسران ناوارد و خطاکار که بیشتر کج فهمیهایشان را به اشتراک میگذارند.