نخستین یادداشتهای رمان، ابله نامطمئن، پیچیده و از متن نهایی رمان بسیار دور است. درک این یادداشتها آسان نیست احتمالاً خواننده در نخستین قرائت از تنوع عجیب کنشها، شخصیتها و روابط گیج میشود. ظاهراً داستایفسکی کار را با موقعیتهایی خاص و گرههایی دراماتیک شروع کرده است، بیآنکه در مورد چگونگی ربط موقعیتهای متفاوت یا علت کنش شخصیتهای خود فکر داشته باشد. او از کنش استنباط کلی ندارد اما ظاهراً ترکیبها، ارتباطها روشنی و روابط داستانی را در نظر دارد.