یکی بود یکی نبود نوشته محمدعلی جمالزاده، اثری پیشرو در ادبیات داستانی مدرن ایران است. این مجموعه، که شامل یک دیباچه، شش داستان کوتاه، و بخشی به نام مجموعه عوامانه کلمات فارسی است، با زبانی ساده و طنزآمیز به نقد جامعه ایران در آن دوران میپردازد. جمالزاده با این اثر، که نخستین مجموعه داستان کوتاه به سبک جدید در ادبیات فارسی محسوب میشود، تصویری روشن از دغدغهها، رنجها، و ویژگیهای مردم ایران ارائه میدهد.
شخصیتهای داستانها، هر یک نماینده قشری از جامعه هستند و نویسنده با توصیف دقیق خوی و خصلتهایشان، خواننده را به تأمل در مسائل اجتماعی و فرهنگی وا میدارد. داستان «فارسی شکر است» روایت مردی است که پس از سالها دوری از وطن، به ایران بازمیگردد، اما به اشتباه بهعنوان خارجی دستگیر میشود. در زندان، او با همسلولیهایی از طبقات مختلف جامعه مواجه میشود؛ از جوانی فرنگیمآب که زبانش پر از واژگان خارجی است تا شیخی که کلامش آکنده از اصطلاحات عربی است. تنها راوی و یک جوان روستایی میتوانند به زبان فارسی ساده با هم سخن بگویند، که این موضوع نقدی بر فاصله طبقاتی و زبانی در جامعه است.