احساسات ما شبیه آب رودخانهای است که همیشه روان است. ما از وقتی که به دنیا میآییم چیزهایی بسیاری را در این رودخانه پاک و شفاف میاندازیم. اما هر اندوه و هر نگرانی و هر ناراحتی، آب این رود را کمی کدر و تیره میکند.
در این کتاب، در مورد مراجعین مختلف و مشکلات آنها صحبت میکند و پس از روایت هر داستان، به مشکلات عدیدهای که رفتار انسانها در جامعه به وجود آورده میپردازد. خشونت علیه زنان، پررنگترین مسئلهایست که در داستانهای این کتاب به آن پرداخته شده است.