کی؟ چی؟ کجا؟این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسانها در دل آن پنهان شده.همه آنچه را که تاکنون درباره شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز خواندهاید فراموش کنید...این مجموعه به شما میگوید چرا.وقتی از بمباران هیروشیما حرف میزنیم از چی حرف میزنیم؟از موجودات غولپیکر باستانی؟از زندگی واقعی در 230 میلیون سال پیش؟از روزگار افسانهها، اژدهاها و موجودات افسانهای؟یا چیزی دیگر؟
بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی در ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵، به دو واقعهای اشاره دارد که ایالات متحده دو جنگافزار هستهای را به ترتیب بر فراز شهرهای هیروشیما و ناگاساکی ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم منفجر کرد. این دو بمباران اتمی بین ۱۵۰٬۰۰۰ تا ۲۴۶٬۰۰۰ نفر را که بیشتر آنها غیرنظامی بودند، کشتند و تاکنون تنها موارد استفاده از سلاح هستهای باقی مانده است. تسلیم ژاپن به متفقین در ۱۵ اوت، شش روز پس از بمباران ناگاساکی و جنگ شوروی و ژاپن و تهاجم شوروی به منچوری انجام شد و دولت ژاپن سند تسلیم ژاپن را در دوم سپتامبر امضاء کرد که پایان جنگ جهانی دوم در آسیا بود.
در سال پایانی جنگ جهانی دوم، متفقین جنگ جهانی دوم برای یک عملیات سقوط پرهزینه آماده شدند. پیش از این اقدام، بمباران متعارف و و بمباران آتشزا انجام شد که ۶۴ شهر ژاپن را ویران کرد، که شامل عملیات بمباران توکیو نیز بود. پس از به پایان رسیدن جنگ در جبهه اروپایی جنگ جهانی دوم، قرارداد تسلیم آلمان در ۸ مه ۱۹۴۵ امضا شد، و متفقین پس از آن تمام توجه خود را به جنگ اقیانوس آرام معطوف کردند. تا ژوئیه ۱۹۴۵، متفقین توسط پروژه منهتن دو نوع بمب اتمی تولید کرده بودند «پسر کوچک»، نوعی سلاح شکافت هستهای از نوع تفنگی با اورانیوم غنیشده، و «مرد چاق» نوعی سلاح هستهای با استفاده از پلوتونیم و انفجار داخلی. بخشی از نیروی هوایی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا به نام «گروه کامپوزیت ۵۰۹» که با نسخه تخصصی سیلورپلیت بوئینگ بی-۲۹ سوپرفورترس آموزش دیده و مجهز شده بودند، در تینیان در جزایر ماریانا مستقر شدند. متفقین در ۲۶ ژوئیه ۱۹۴۵ خواستار تسلیم بیقیدوشرط نیروهای مسلح امپراتوری ژاپن در اعلامیه پوتسدام شدند، که جایگزین «تخریب فوری و مطلق» بود. دولت ژاپن این اولتیماتوم را نادیده گرفت.
موافقت بریتانیا برای بمباران اتمی، مطابق با توافق کبک الزامی بود و کسب شد. در ۲۵ ژوئیه ژنرال توماس تی. هندی، رئیس ستاد نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا، دستورهایی برای استفاده از بمبهای اتمی در هیروشیما، کیوشوی شمالی، نیگاتا و ناگاساکی، صادر کرد. این اهداف به این دلیل انتخاب شدند که مناطق شهری بزرگی بودند که تأسیسات نظامی قابل توجهی نیز در خود جای داده بودند. در ۶ اوت، پسر کوچک بر روی هیروشیما انداخته شد. سه روز بعد، مرد چاق بر روی ناگاساکی انداخته شد. طی دو تا چهار ماه بعد، تأثیرات بمباران اتمی موجب مرگ، ۹۰٬۰۰۰ تا ۱۶۶٬۰۰۰ نفر در هیروشیما و ۶۰٬۰۰۰ تا ۸۰٬۰۰۰ نفر در ناگاساکی شد. تقریباً نیمی از مرگ و میرها در روز اول اتفاق افتاد. تا ماهها پس از آن، بسیاری از مردم بر اثر سوختگی، مسمومیت پرتوی و سایر جراحات، که با بیماری و سوء تغذیه تشدید شده بود، جان خود را از دست میدادند. با وجود پادگان نظامی قابل توجه هیروشیما، که تخمین زده میشود ۲۴٬۰۰۰ سرباز داشته باشد، حدود ۹۰٪ از کشتهشدگان غیرنظامی بودند.
محققان بهطور گسترده تأثیرات این بمبارانها را بر شخصیت اجتماعی و سیاسی تاریخ جهان پس از آن و فرهنگ عامه مطالعه کردهاند، و هنوز بحث و جدل در مورد بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی در مورد توجیه اخلاقی و قانونی این بمبارانها و همچنین پیامدهای ژئوپلیتیکی آنها، به ویژه با توجه به زمینه جنگ سرد، وجود دارد. حامیان استدلال میکنند که بمبارانهای اتمی برای پایان دادن به جنگ با حداقل تلفات ضروری بود و در نهایت از تلفات بیشتر در هر دو طرف جلوگیری کرد، و همچنین ادعا میکنند که نمایش سلاحهای اتمی، صلح طولانی را از ترس جلوگیری از جنگ هستهای ایجاد کرد. در مقابل، منتقدان استدلال میکنند که این بمبارانها برای پایان جنگ غیرضروری و نوعی جنایت جنگی بودند که پیامدهای اخلاقی و معنوی را به همراه داشتند و همچنین ادعا میکنند که استفاده آینده از سلاحهای اتمی محتملتر از حد انتظار است و میتواند منجر به هولوکاست هستهای شود.