کروی دوازده ساله تمام زندگی اش را در تکه جزیره ای کوچک و جدا مانده از بقیه ی جزیره های سرد و زیبای الیزابتی در ایالت ماساچوست گذرانده است. وقتی فقط چند ساعت از تولدش گذشته بود.
در پی غرق شدن کشتی الجن و اختلال در نقشه های او برای براندازی کشور تووالو مایکل و الکتروکلن با هواپیما به یک پایگاه مخفی میروند تا برای عملیات بعدی شان آماده شوند.
قدمهای خفهای میان دیوارها طنین میاندازد و احاطهام میکند. شبیه صدای پوتین است یا چیزی پاشنهدار. حتم دارم صدای پاهای برهنهی جونا نیست. ترس به نیازم برای گرم کردن انگشتهای پایم غلبه میکند و لحاف را تا چانهام بالا میکشم...