رمان گرانیگاه درباره راحیل، دختر عکاسیست که در یک نشریه کار میکند.
راحیل به خاطر شرایط سخت و پیچیدهای که در گذشته داشته، با مادربزرگ و عمویش زندگی میکند ولی در تلاش برای کسب استقلال است!
با مادر و پدرش رابطهی خوبی ندارد و از سمتی علاقهاش به آدمی کهبهدلایلی از او فاصله میگیرد، او را به سمت رابطهای پر از چالش سوق میدهد. رابطهای که روح و جسم راحیل را تا لبهی پرتگاه جلو میبرد اما چیزی که به موقع به دادش میرسد… عشق است!