جاذبه و زیبایی عمیقی در کتاب «کودکی» تولستوی وجود دارد و در سراسر کتاب این لحن صادقانه و صمیمانه احساس میشود. نوجوان میخواهد کودکی خود را پشتسر بگذارد و از بزرگترها تقلید کند و نکتههایی را که از معلمان خود شنیده یا در کتابها خوانده،به زبان بیاورد و در میان آدمهای بزرگ جایی برای خود باز کند. اما تولستوی نوجوانی خود را با مهر و محبت نمینگرد و با آنکه کودکی را سرچشمۀ زندگی میداند، به دوران«نوجوانی»با لذت و تفاهم نمینگرد و این معما را حلنشدنی باقی میگذارد.
مارسل امه