Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    مترجم: حسن شهباز

    کتاب کجا می روی

    6٬500٬000 ریال
    این کتاب روایتگر عشقی انسان‌ساز و روشنگر بین سرداری بنام مارکوس وینچیوس و شاهزاده خانمی از سرزمین لیژین به نام کالینا ...
    شابک: 9789649971575
    ناشر: ماهی
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز
    این کتاب روایتگر عشقی انسان‌ساز و روشنگر بین سرداری بنام مارکوس وینچیوس و شاهزاده خانمی از سرزمین لیژین به نام کالینا که در صفحات بیشتری از کتاب ما او را به نام لیژیا میشناسیم، است و در خلال این جریان اوضاع اجتماعی و سیاسی حاکم بر روم باستان در زمان است. حکمرانی نرون بیان می گردد. مارکوس و لیژیا بسیاری از افراد دیگر را در این کتاب، هردو از شخصیت‌های غیرواقعی و ساختگی‌اند. خواننده به خوبی در سیر داستان درمی‌یابد که چگونه عشق به یکی از مظاهر زیبایی دارد، سردار صاحب منصب و جاه و مقامی را از گذشته بر زرق وبرقش جدا می‌کند و زندگی او را به درد می‌آورد ولی زیبا می‌سازد و از پیله زندگی مادی وی موجود است. کاملی بیرون می‌آورد.

    برخی از مهم‌ترین مسائل فکری که نویسنده با تصویر حاکم بر روم باستان و بازگویی جنایات نرون -دیکتاتور خونخوار این دوران و تمام دوران‌های تاریخ بشری- در فضایی که از خفقان و مملو از مرگ و جنایت حاکم بر لهستانِ تحت سیطره شوروی آن زمان را توصیف می‌کند و می‌کند. اعتراض خود را به فضای رعب و وحشتناک بیان می‌دارد.

    زیباترین بخش کتاب محل است که خواننده فلسفه نام کتاب را درمی‌یابد. نرون در آخرین ماه‌های فرمانروایی‌اش پس از اینکه با شقاوت و دلی و بدون هیچ دلیلی قانع‌کننده‌ای هزاران مسیحی بی‌گناه از زن و مرد و کودک را به قتل می‌رساند، برای ریشه‌یابی سنگ‌کن مذهب مسیح تصمیم می‌گیرد به هر قیمتی که رهبران مسیحی را می‌گیرند و از دیگران می‌گیرند. پطرس را مصلوب کند. این خبر به حواری میرسد و به پیشنهاد می‌شود شهر مخوف رم را ترک کند. در هنگام سپیده‌دم، در جاده آلبیان بر روی یکی از هفت تپه شهر روم، پیری فرتوت، عصازنان و خسته‌حالت به همراه کودکی خردسال به سوی کامپانیا پیش می‌رفت. پیر، پتروس حواری و کودک خردسال نامش نازاریوس بود. در آن سپیده‌دم اولین ماه پاییز سال ۶۸، انرژی برقی در آسمان درخشش و تصویری روشن و تابناک در برابر پیر متجلی شد. نوری که نازاریوس قادر به درک آن نبود. پیر سست و زانو بر زمین زد و با صدای مرتعش فریاد برآورد: «ای خداوند من! به کجا میروی؟» آوایی آسمانی و حزن‌انگیز در گوش واعظ روشندل گفت: «ای پطروس، حال که تو پیروان مرا ترک می‌کنی و از این دیار می‌روی، من به رم باز می‌گردم تا بار دوم مصلوب شوم». پتروس به پایتخت بازمی‌گرداند و دیری نمی‌گذرد که دژخیمان نرون وی را بر روی تپه‌هایی که نامش واتیکان بر صلیب کرده و مصلوبش می‌سازند بود. امروز نیز در همین محل بزرگ‌ترین و زیباترین کلیسای جهان وجود دارد. این روایت توصیف نگارش کتاب کجا می‌روی سینکیویچ می‌شود.
     
     
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه688
    نوبت چاپ7
    قطعرقعی
    نوع جلدسلفون (گالینگور)
    سال انتشار1400
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه688
    نوبت چاپ7
    قطعرقعی
    نوع جلدسلفون (گالینگور)
    سال انتشار1400