اصلاحات اقتصادی شیلی یکی از جذابترین داستانهای اصلاحات اقتصادی در جهان است. شیلی از 1970 تا 1973 در حال غلتیدن به سمت کمونیسم بود. اما بعد از کودتای ژنرال پینوشه، همه چیز تغییر کرد. افرادی از فارغ التحصیلان دانشگاه شیکاگو، مشهور به پسران شیکاگو، به سیاستگذاران اصلی اقتصاد شیلی تبدیل شدند. اصلاحاتی که پسران شیکاگو آغاز کردند و تا بعد از حکومت پینوشه نیز ادامه داشت، وضعیت اقتصادی شیلی را متحول کرد. در اواسط دهۀ 1980، شیلی، کاستاریکا و اکوادور درآمد سرانۀ تقریباً یکسانی داشتند و در میانۀ کشورهای آمریکای لاتین بودند. اما دو دهه بعد، درآمد سرانۀ شیلی بیش از دو برابر اکوادور و چهل درصد بیش تر از کاستاریکا بود. در سال 2020، شیلی بیش تر شبیه کشوری در اروپای جنوبی مانند پرتغال یا اسپانیا بود تا کشوری در آمریکای لاتین. اما این اصلاحات روی بشکۀ باروتی از نارضایتی اجتماعی بنا شده بود و «نابرابری» ریشۀ اصلی این نارضایتی اجتماعی بود. برای پسران شیکاگو «نابرابری» اهمیت زیادی نداشت. در مستند پسران شیکاگو در 2015، یکی از پسران مهم شیکاگو، رولف لودرز، به مصاحبه کننده گفت: «من واقعاً به نابرابری اهمیتی نمی دهم... مشکل توزیع درآمد، مشکل حسادت است...» اما تداوم نابرابری بالا، به پاشنۀ آشیل مدل شیلی تبدیل شد. در 2019 افزایش اندک قیمت بلیت مترو در سانتیاگو به شورش و اعتراضات شدید منجر شد. این اعتراضات در نهایت بازنویسی قانون اساسی را رقم زد. البته مردم شیلی، در عین ناباوری، به پیش نویس این قانون اساسی جدید «نه» گفتند.