آن ها هر هفته در عمارت متروکه ای که نامش را قصر نیمه شب گذاشته اند، همدیگر را می بینند. ولی این بار در آخرین لحظه سر و کله ی پیرزنی پیدا می شود و بن را با شیر، خواهری که هنگام تولد او از هم جدایشان کرده بودند، آشنا می کند.
وقتی جیجی جاکوبسان مادرش را متقاعد کرد تا دعوتی ناگهانی و غیرمترقبه به تفریحی کاملا رایگان در هتل بارکلی مجلل و ممتاز را بپذیرد، هرگز خودش را درگیر پروندهی قتلی پیچیده تصور نمیکرد.