در این کتاب نُه نوشتار از زیگموند فروید به فارسی ترجمه شده است که نوشتارهایی کوتاه، امّا از جنبهی نظری و بالینی مهمند. در ترجمهی این نوشتارها بر آن بودهایم متنی تا حد ممکن روان به دست دهیم. این نوشتارها با هدف فراهمکردن بینشهایی دربارهی موضوع روانپریشی و رواننژندی انتخاب شدهاند. «پسرانش» به مثابهی سازوکار بنیادی روان، در روانکاوی فرویدی-لکانی نقشی مهم در تشخیص ساختارهای روانی دارد. در همهی نوشتارها اهمیت «پسرانش» را مشاهده میکنیم. حضور یا غیبت پسرانش تعیین میکند که فرد به رواننژندی مبتلا شود یا روانپریشی. پسرانش پدیدآورندهی نشانه و نیز آفرینندهی توانایی نمادپردازی برای انسان است. محتوای پسرانده نزدیکترین و درعینحال، دورترین مسئله به ما است. درواقع، میتوان آن را امرِ «غریبِ قریب» دانست که همیشه تکههایی از خود را به حالتی غریب به ما نشان میدهد؛ اما نباید فراموش کرد که همچون «نامهی ربودهشده» همیشه به ما قریب است.