راوی غیرقابل اعتمادِ این شاهکار کوچک را با راویان یادداشتهای زیرزمینی، جنایات و مکافات و ابله مقایسه میکنند. راویانی عاصی و سرگشته و در این جا حق به جانب و خودشیفته. داستان از زبان گروییفروشی روایت میشود که به یکی از مشتریان همیشگی مغازهاش دل میبازد و با او ازدواج میکند، دخترکی شانزده ساله، جوان و سرشار از شور زندگی. چندی نمیگذرد که سرجداییها آغاز میشود و مرد به رابطه عروس جوان با همقطار سابقش مظنون میشود...»