«انسان موجودی است با چهار بعد زیستی، روانی، اجتماعی و روحانی.
اشتهای ما به غذا باعث میشود امروز تصمیم بگیریم به رستوران برویم. این بعد زیستی ماست. اما در انتخاب رستوران تنها کیفیت غذا را مدنظر قرار نمیدهیم، جایی میرویم که فضای زیبایی داشته باشد، دکوراسیون قشنگ، محیط تمیز و کارکنان مودب و خوشرویی را در آنجا ببینیم و احساس کنیم مورد احترام قرار گرفتهایم. نیاز به زیبایی، هماهنگی و احترام مربوط به بعد روانی ماست. میدانیم که برای تعادل بین «آنچه به جامعه میدهیم» و «آنچه از جامعه میگیریم» طبق یک قرارداد اجتماعی، «پول» را اختراع کردهایم. گرچه پول ساختهٔ فکر و قرارداد خود ماست، خود دارای یک هویت مستقل شده است و ما نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم! هنگام سفارش دادن غذا، تنها به «اشتهای زیستی» و «نیازهای زیباییشناختی روانی» توجه نمیکنیم، بلکه قیمت غذاها را هم مد نظر داریم، مبادا برخلاف قرارداد اجتماعی تعادل کار و لذت رفتار کنیم. این هم «بعد اجتماعی» ماست. هنگامی که در رستوران میز خود را انتخاب میکنیم، میبینیم روبهروی ما بخش بزرگی از سالن رستوران رزرو شده است و هنگامی که مهمانان قسمت رزرو وارد میشوند از لباسهای مشکی و دستهگلهایی با روبان سیاه درمییابیم که آنها به مناسبت یادبود یک فرد درگذشته، دور هم جمع شدهاند.