مردی که میخندد آخرین رمان نویسندهٔ شهیر فرانسوی ویکتور هوگو (۱۸۸۵ – ۱۸۰۲) است که دور از وطن نگاشته است و نخستینبار در سال ۱۸۶۹ منتشر شد. هوگو در دیباچهٔ کوتاه کتاب مینویسد که برای بررسی پدیدهٔ اشرافیت باید به سراغ انگلستان رفت. بنابراین عنوان اصلی این کتاب «اشرافیت» است. نام و آوازهٔ ویکتور هوگو چنان رفیع است که نیازی به معروفی او و آثار درخشانش نیست. در ایران اغلب مخاطبان هوگو را با آثاری همچون گوژپشت نتردام و بینوایان میشناسند. مردی که میخندد برای اولینبار است که بهصورت کامل به فارسی ترجمه شده است و اهمیتش اگر بیشتر از شاهکاری همچون بینوایان نباشد، کمتر نیست.
ماجرا در انگلستان در اواخر سلطنت خاندان استوارت، در عهد ملکه آن میگذرد، یعنی در پیچ و خم سدهٔ هفدهم و هجدهم میلادی، نیم سده پس از مرگ کراموِل، نخستین بنیانگذار جمهوری در انگلستان. کتاب حاضر با آنکه اثری تاریخی و سیاسی و فلسفی است، اما همچون تمامی آثار هوگو درونمایهای رمانتیک دارد. ژان ماسن، تاریخدان و موسیقیشناس نامی سدهٔ بیستم، در اینباره اظهار میدارد: «اگر از نویسندهٔ کتاب بپرسید چرا آن را نوشته است، پاسخ میدهد: در مقام فیلسوف، خواسته است به بررسی روان و وجدان آدمی بپردازد؛ در مقام تاریخنگار، کوشیده است وقایعی را که در دوران پادشاهی از نظرها پنهان ماندهاند آشکار کند؛ و در مقام شاعر، بر آن بوده است که درامی رمانتیک خلق کند.»