اما در قبیله خرس غار دو انسان نخستین در لحظهی سرنوشتسازی به یکدیگر میرسند؛ انسان غارنشین، که محکوم به فنا است، انسان جدید و متمدن، هوموساپینس، را مینگرد که به سختی راه بقا در پیش گرفته است. این میان دخترکی، که از غار بیرون مانده و بیپناه و سرگردان است، در آستان مرگ به انسانهای لباس پوشیدهای برمیخورد که برای تسکین دردهایش دارو میسازند، غذا میپزند و قانون وضع کردهاند و دخترک اینگونه زنده میماند. تخیل خانم آول اما درنگ و تأمل بر دو شیوه و تمدن انسان نخستین است