پساساختارگرایی اشاره به جنبشی در فلسفه دارد که در دههی ۱۹۶۰ آغاز شد. پساساختارگرایی همچنان حوزههای مختلفی را تحتتأثیر خود دارد؛ نهتنها فلسفه، بلکه گسترهی وسیعی از موضوعات ازجمله ادبیات، سیاست، هنر، نقد فرهنگی، تاریخ و جامعهشناسی. این تأثیری است بحثبرانگیز، چراکه پساساختارگرایی را اغلب موضعی مخالفخوان میدانند، بدین معنا که فیالمثل با علوم و با ارزشهای اخلاقی مستقر میستیزد. جنبش پساساختارگرایی را بهتر از هر چیز میتوان با رجوع به متفکرانی شناخت که برسازندهی جنبش هستند