این کتاب برای پاسخ دادن به پرسش های دشوار، موادی از سه انگارۀ بزرگ و گاه متناقض وضعیت بشری بیرون می کشد: یکی انگارۀ انسان شناختی، که داده های مردم نگاری گردآوری شده از فرهنگ های گوناگون را تحلیل و تفسیر می کند؛ دیگری انگارۀ جامعه شناختی، که سازمان های اجتماعی و ساختارهای نهادی قدرت را با هم مقایسه می کند؛ و سه دیگر، انگارۀ روان شناختی، که به بررسی حالت های ذهنی افراد می پردازد. به یک معنا، انسان شناختیِ روان شناختی رشته ای است که سنت فکری دیرپایی دارد. از زمان یونانیان باستان، اندیشمندان غربی دربارۀ تأثیر فرهنگ بر شخصیت نظریه پردازی کرده اند و از آن زمان تا کنون قضیۀ قدرت نسبی طبیعت در برابر تربیت، همیشه مایۀ تأمل فیلسوفان و دانشمندان بوده است. ولی به یک معنای دیگر، انسان شناختیِ روان شناختی یکی از نوپاترین بررسی های دانشگاهی بوده است.