عشق به جستجو و دوست داشتن فرار. عشق به عنوان میل، به عنوان گناه، به عنوان سردرگمی یا خیانت به خود. عشق به عنوان عادت، به عنوان یک رابطه و در آخر به عنوان عصیان تغییر دهنده زندگی.
قدرت برنهارد شلینک بهعنوان یک داستاننویس در شفقت سرد او و در هوشی است که او مانند لیزر برای نفوذ به انگیزههای انسانی و رفتارهای انسانی به کار میبرد. در اینجا موضوع او تاریخ نیست، بلکه خود قلب است و با ظرافت جوهر احساسات ما را آشکار می کند.